گفتگو با متهم ردیف اول حذف ایران از جام جهانی 2006
تاریخ انتشار: ۲۸ خرداد ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۳۲۴۱۱۱
ابراهیم میرزاپور به عنوان یکی از متهمان اصلی حذف تیم ملی از جام جهانی 2006 به دفاع از عملکرد خود پرداخته و همچنین میگوید برخی بازیکنان که کمتر در تیم ملی بازی میکردند احترامی به سرمربی تیم قائل نبودند و این موضوع مشکل ساز شده بود.
به گزارش "ورزش سه"، 13 سال از جام جهانی 2006 میگذرد و همچنان بحث در این باره بسیار زیاد است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این گفتگو را در ادامه میخوانید:
* 13 سال از بازی با پرتغال گذشته؛ چه دیدگاهی به آن مسابقه دارید؟
پرتغال واقعا تیم خوبی بود اما حالا که فکر میکنم من عملکرد بسیار خوبی مقابل آن تیم داشتم و شاید یکی از بهترین بازی هایم بود و باوجود این که دو گل خوردم، سیوهای متعددی داشتم و فکر میکنم بقیه بچه ها هم عملکرد خوبی را از خود نشان دادند.
* تیم ملی به مکزیک باخت؛ آیا این باخت در بازی با پرتغال تاثیرگذار بود؟
در هر تورنمنت اولین بازی میتواند حساس ترین و سرنوشت سازترین مسابقه است و ما هم اگر میتوانستیم مکزیک را با نتیجه تساوی بگذرانیم یا ببریم، طبیعتا روحیه و روند متفاوتی را پیدا میکردیم. اما خب آن مسابقه را به مکزیک که تیم چهارم جهان بود، واگذار کردیم. مکزیک با یکی از بهترین نسل هایش به جام جهانی آمده بود و ما هم یک نیمه را کنترل کردیم اما در نیمه دوم دو گل خوردیم و باختیم.
*آن موقع در ایران این حرف ها بسیار زیاد بود که مکزیک را میبریم و با پرتغال مساوی میکنیم و آنگولا هم که حتما بازی را برده ایم. نظر خودتان در مورد این گزاره چه بود؟
شما خودتان هم بخواهید حساب کنید، شاید فقط آنگولا در گروه ما ناشناخته بود که آن تیم هم ضعیف نبود. اما مکزیک تیم چهارم جهان بود و پرتغال هم که با بهترین نسلش آمده بود، ما کار بسیار سختی داشتیم چون در سازمان تربیت بدنی و فدراسیون فوتبال هم اختلاف های زیادی وجود داشت. سازمان تربیت بدنی ذهن همه را برده بود اینجا که راحت صعود میکنیم اما این اشتباه بود.
*در اردو هم این حرف ها بین بازیکنان و مربیان زده میشد؟
نه اصلا. بچه ها میدانستند کار سختی داشتیم و چند مصدوم هم که وجود داشت. ما اردوی یک ماهه ای را در سوییس برگزار کردیم که از آن اردو تنها 3-4 نفر در جام جهانی فیکس بودند، خیلی ها دوران نقاهت را میگذراندند، اقای دایی و بختیاری زاده و گل محمدی با صباباطری در لیگ قهرمانان آسیا بودند و کل نفرات برخلاف دوره آقای کیروش در اختیار آقای برانکو نبود. ما این روند را نداشتیم و برای جام جهانی آماده نشدیم.
*تیم ملی در آلمان شش گل خورد؛ شما متهم اصلی بودید ولی شاید فقط روی یکی دو گل نقش اصلی را ایفا کردید، مثل گل دوم بازی مکزیک.
منظورتان حتما صحنه کار با پای من است اما من زانوی پایم مشکل داشت. خیلی ها این مسئله را نمیدانند اما رباط صلیبی من دچار پارگی بود و به همان شکل در زمین بازی میکردم، قبل از شروع جام جهانی هم در آخرین تمرین در کمپ تیم ملی، پای من دوباره پیچ خورد و التهاب زیادی داشت و حتی یک هفته اول که تیم رفته بود نمیتوانستم همراه تیم تمرین کنم. من خودم هم نمیخواستم بازی کنم چون فکر کردم نمیتوانم بازی کنم اما به هر حال شرایط طوری شد که بازی کنم و روی آن صحنه هم خیلی خوب ضربه نزدم اما در ادامه رحمان هم نتوانست خوب استپ کند و اگر او عملکرد خوبی داشت مشکلی به وجود نمیآمد. اما این اشتباه ها وجود دارد و اگر نباشد که اصلا گلی زده نمیشود.
*بعد از بازی مکزیک علی دایی نیمکت نشین شد ولی شما بازی کردید، میگفتند آقای برانکو خیلی شما را دوست دارد.
بحث دوست داشتن نبود، من اگر در تمرینات آماده نبودم آقای برانکو از من استفاده نمیکرد. بعضی از دوستان میگفتند میرزاپور به برانکو پول داده تا او هوایش را داشته باشد اما این اصلا درست نبود و بعضی از دوستانی که راه را اشتباه رفته و تیم ملی را از دست داده بودند، سعی داشتند تا با این صحبت ها جو را تغییر دهند و اشتباهاتی که خودشان داشتند و سطح فنی پایینی که داشتند را توجیه کنند. من همیشه در تمرینات بیشترین تلاش را داشتم و مطمئنا اگر آماده نبودم هم هیچ مربی نمیخواست به خاطر من ابراهیم میرزاپور خودش را تغییر دهد.
*برانکو بعد از بازی مکزیک با شما صحبتی انجام داد؟
هر مربی حرفهای میداند که اشتباه ممکن است پیش بیاید، من بعد از بازی آمدم در تمرینات و تا روز بازی هم نمیدانستم بازی میکنم یا نه. اما در آن پنج روز مانده به بازی تمرین کردم و ایشان هم به من اعتماد داشتند و من را در ترکیب اصلی قراردادند و من هم باوجود دو گلی که خوردم فکر میکنم یکی از بهترین بازی هایم در دوران بازیگری بود.
*درباره بازی با پرتغال صحبت کنیم؛ یادم میآید یک سیو استثنایی در مقابل دکو داشتید.
نمیتوانم دروغ بگویم که استرس نداشتم، در مسابقات لیگ هم استرس وجود داشت اما خب در برابر رونالدو، فیگو و دکو که طبیعی است استرس باشد. خیلی مهم بود که یک شروع خوب داشته باشیم تا آن استرس را پشت سر بگذاریم و فکر میکنم آن سیو دقیقه 7-8 همان چیزی بود که میخواستم. اگر یادتان باشد توپی که از دکو گرفتم جزو ده سیو برتر مرحله گروهی هم شد و حتی ما تا دقیقه 60 هم بازی را کنترل کردیم ولی تیم پرتغال فشار زیادی میآورد و در همان دقایق هم گل را زدند.
*شوت دکو غیرقابل مهار بود ولی چرا شیرجه نزدید؟
اگر عکس ها را دیده باشید واقعا من در آن صحنه اصلا هیچ دیدی نداشتم چون بیشتر بچه ها در محوطه 18 قدم بودند. به محض این که توپ از بین بچه ها رد شد من حتی گامم آماده پرش بود ولی ضربه آنقدر ناگهانی و سریع بود که نتوانستم واکنشی نشان دهم.
*گل دوم پنالتی بود و ایرادی وجود ندارد اما آیا قبل از بازی پنالتی های رونالدو را آنالیز کرده بودید؟
نه واقعا آنالیزی نبود و مربیان هم هیچ چیز نگفته بودند.
*یعنی 50-50 کردید یا دلیل خاصی برای پرش به سمت چپ داشتید؟
دروغ نمیگویم و 50-50 کردم اما جواد نکونام آمد و گفت که این پنالتی را اگر بگیری خیلی روی سرنوشتت تاثیر دارد و گرفتن پنالتی رونالدو در جام جهانی میتواند سرنوشتت را عوض کند اما به هر حال اتفاق افتاد. شاید اگر هم سمتش میرفتم نمیتوانستم بگیرم چون آنقدر محکم بود که گرفتن برای یک دروازه بان ساده نباشد.
*اصلا آن بازی باتوجه به باخت مقابل مکزیک آن روحیه لازم در تیم وجود داشت؟
شاید باور نکنید اما دکتر دادکان بعد از بازی با مکزیک آمد رختکن و از بچه ها تشکر کرد و حتی 5 هزار یورو از پاداش باقی مانده را به بچه ها داد. آقای دادکان فرد فوتبالی داشت و شرایط را میدانست و همیشه واقعیت ها را میفهمید. ایشان انتظار نداشتند ما مکزیک را ببریم و به همین خاطر آمدند و به بچه ها روحیه دادند. ما مقابل پرتغال عملکرد خوبی داشتیم و حتی یک تک به تک را هم آقای خطیبی نزد و چند موقعیت خوب هم داشتیم که متاسفانه گل نشد.
*شاید دو عامل که باعث شد فشار روی شما زیاد باشد این بود که ساختار دفاعی ما خیلی خوب نبود و مهاجمان هم عملکرد خوبی نداشتند؛ قبول دارید؟
نه زمانی که گل میخورید نمیشود گفت یک نفر مقصر است. یکی از بارزترین مشکلات تیم ملی آن زمان، این بود که صددرصد آماده نشده بود. خیلی از بچه ها مصدوم بودند و به همین خاطر دقیقه 60-70 به بعد افت جسمانی پیدا میکردیم و کم میآوردیم. بازی با پرتغال ما در همان دقایق گل خوردیم و این نشان میدهد مصدومیت بازیکنان کلیدی و غیبت بازیکنان در اردو، چه تاثیری در تیم داشت. به همین خاطر نمیشود گفت علی دایی یا رسول خطیبی مقصر بودند.
*اما شاید یک توپ رسول خطیبی گل میشد سرنوشت تیم ملی تغییر پیدا میکرد.
صددرصد درست است و اگر تیم گل بزند و جلو بیفتد شرایط برای دروازه بان هم عوض میشود اما خب آن دوستان هم بیشتر از همه دوست داشتند که آن ضربات را گل کنند چون بیشترین افتخار برای خودشان به وجود میآمد.
*وقتی جام جهانی شروع شد تقریبا همه میدانستیم که آقای برانکو بعد از تورنمنت از ایران میرود. آیا این در تیم تاثیر منفی داشت؟
یکی از بزرگترین مشکلات تیم ما همان اخلاف بین سازمان و فدراسیون بود و بعضی از دوستانی که در ترکیب اصلی نبودند و بازی نمیکردند به سرمربی بی احترامی میکردند و شرایط خوبی نبود. اگر وضعیتی که برای آقای کیروش بود برای آقای برانکو هم وجود داشت، طبیعتا از لحاظ روحی روانی میتوانست خیلی به تیم کمک کند. اختلاف سازمان و فدراسیون شرایط بدی را در تیم ملی به وجود میآورد.
* درباره بی احترامی ها توضیح دهید.
اینطور بود که بعضی از دوستان وقتی آقای برانکو را میدیدند به او سلام نمیکردند! چون میدانستند ایشان بعد از تورنمنت در تیم ملی نیستند و چون برانکو به آن ها بازی نمیداد ناراحت بودند و میخواستند این را به یک نحوی نشان دهند. این اصلا برای تیم ملی قشنگ نبود چون میلیون ها نفر منتظر موفقیت تیم ملی بودند ولی در اردو اتفاقات بدی رخ میداد.
* تیم برانکو ایوانکوویچ خیلی با تیم کارلوس کیروش مقایسه میشود؛ نظر شما چیست؟
زمان ما واقعا از لحاظ سخت افزاری اگر حساب کنید، شرایط خوبی نداشتیم. نه مجموعه پک بود و نه سالن بدنسازی و واقعا از لحاظ پزشکی هم شرایط خوبی نداشتیم. پروازهایی که به چین میرفتیم شانس میآوردیم با پرواز ایرانی بودیم و میرفتیم ته هواپیما میخوابیدیم روی زمین! اما در دوره آقای کیروش تمام پروازها چارتر و بعضی ها اختصاصی بود و حتی برای بچه ها بلیت بیزینس میگرفتند و این واقعا تاثیر داشت. درست هم چیزی بود که آقای کیروش انجام میداد.
* یعنی برانکو خودش مقصر بود که پافشاری نمیکرد؟
نمیدانم، نباید کسی را مقصر بدانیم. اما ایشان هم دوست داشت تیمش با پرواز چارتر برود و پرواز بیزینس باشد و بچه ها دچار خستگی و مصدومیت نشوند. اما آن موقع شرایط خوبی نداشتیم در کل. شاید سرمربی و فدراسیون سخت نمیگرفتند اما تنها پروازی که ما بیزینس رفتیم همان جام جهانی بود.
* آیا این درست بود که برانکو نمیتوانست رختکن را مدیریت کند؟
آقای برانکو قبل از این که به عنوان سرمربی تیم ملی انتخاب شود، دستیار آقای بلاژویچ بود. قبلش هم در کرواسی دستیار ایشان بودند. در همان دوره هم ایشان مغز متفکر تیم بود و نفر اول شناخته میشد چون تمرینات را طراحی میکرد و بیشتر کارهای مدیریتی با آقای بلاژویچ بود. اما با شناختی که از ایشان داشتم و چیزی که الان میبینم، تجربه ایشان بیشتر شده و شرایط سرمربی با کمک مربی هم خیلی فرق دارد. او اولین افتخارش با تیم ملی را در بازی های آسیایی به دست آورد، در جام ملت ها تیم را سوم کرد و به نظرم ایشان رفته رفته تجربه اش بیشتر شد و در پرسپولیس هم این را نشان داد و ثابت کرد که مدیریتش روی بازیکنان بهتر شده. شاید آن موقع اگر از کسی ناراحت بود مدارا میکرد اما در پرسپولیس بهترین ها را هم کنار میگذاشت.
* این سوال را خیلی دوست دارم پاسخ بدهید: قبل از شما دروازه بان هایی مثل احمدرضا عابدزاده بودند و حالا هم علیرضا بیرانوند. اگر در دوره این ها حضور داشتید، فکر میکنید به تیم ملی میرسیدید؟
زمانی که من به تیم ملی امدم دروازه بان های بزرگی بودند، در اولین اردو آقای عابدزاده، فنایی، برومند، طباطبایی و... بودند و من هم که جوان بودم از تیم ملی خط خوردم. در دوره آقای بلاژ من دروازه بان سوم بودم اما مصدومیت هایی که برای نیما (نکیسا) به وجود آمد باعث شد تا به ترکیب برسم و توانستم از آن فرصت به خوبی استفاده کنم. به نظرم اگر من در دوره الان هم بودم میتوانستم با سایر دروازه بان ها رقابت کنم و مشکلی وجود نداشت.
منبع: ورزش 3
کلیدواژه: ابراهیم میرزاپور ابراهیم میرزاپور جام جهانی 2006 بازی با پرتغال عملکرد خوبی آقای برانکو آقای کی روش بعد از بازی دروازه بان شرایط خوبی فکر می کنم تیم ملی بچه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.varzesh3.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ورزش 3» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۳۲۴۱۱۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
روزنامه شرق: بهترین فرصت مذاکره مستقیم با آمریکا را از دست ندهید! / اجرای برجام و FATF اولویت نظام پس از عملیات وعده صادق
انتشار اخبار مذاکره از سوی محافل خبری نزدیک به آمریکاییها(رسانههای فارسی صدای آمریکا در تهران) و تکذیب آن در تریبونهای رسمی نشانه میل بایدن به تشویق تهران به گفتگو است!
سرویس سیاست مشرق- در میان انبوهی از گزارشها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل با نام «ویژههای مشرق» شما را در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامههای کشور قرار میدهیم.
در این ویژهنامه، نگاهی به آخرین مواضع جناحهای سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته میشود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافتهای مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید
************
روزنامههای امروز شنبه هشتم اردیبهشت در حالی چاپ و منتشر شد که سیاه و سپید اوراق زدایی از بودجه دولت، اوجگیری تنشها در دانشگاههای امریکا در پی حمایت از غزه و پیگیری دیپلماسی اقتصادی با آفریقا پس از آسیا و برگزاری کنکور در صفحات نخست روزنامه های امروز برجسته شده است.
ارسال چند پیام از سوی آمریکاییها و سپس تکذیب آن حکایت از سردرگمی کاخ سفید همچنان مورد استقبال رسانههای اصلاحطلب قرار دارد، روزنامه آرمان ملی در سرمقاله خود با عنوان « پالسهای مذاکراتی» نوشته است:
این روزها اخبار مختلفی از احتمال تبادل پیام بین ایران و آمریکا در رسانهها منعکس میشود که باید این تبادل پیام را به منزله ارسال پالسهای مثبت به منظور جلوگیری از تنشآلود شدن فضا بین دو سویه پرونده هستهای یعنی ایران و آمریکا تحلیل کرد و آن را به فال نیک گرفت.
در بخش دیگری از این یادداشت آمده است:
چرا که هر مقدار شاهد کاهش تنش دو سویه باشیم میتوان به بهبود شرایط و استفاده از ابزارهای دیپلماتیک امیدوار بود. آنچه در ارتباط با موشکپرانیهای ایران علیه اسرائیل اتفاق افتاد این بود که پالسهایی میان ایران و آمریکا تبادل شد. آمریکاییها از طرق مختلف و حتی از طریق عربستان پیام دادند که قرار نیست که آمریکا وارد نبرد ایران و اسرائیل شود.
روزنامه شرق نیز در گزارشی با عنوان « نگرانی افراطیها از احتمال مذاکره» خط گفتگوی مستقیم میان ایران و آمریکا پس از عملیات وعده صادق را پیش کشیده و مینویسد:
بلافاصله پس از پاسخ نظامی ایران به حملات اخیر اسرائیل، زمزمههای احتمال مذاکره با آمریکا افزایش پیدا کرد. اگرچه ایران و آمریکا انجام چنین مذاکراتی را تکذیب کردند، اما آیا امروز بهترین فرصت برای اقدام به مذاکره مستقیم نیست؟ ایران این برتری را که با عملیات ۲۶ فروردین به دست آمد، برای چه کاری نیاز دارد؟ قرار است نگه داشته شود تا روزی که دوباره آنها احیانا با یک عملیات متقابل، ورق را برگردانند؟ تصور آنها از آینده چیست؟ کدام کشوری همیشه در موضع برتری مانده و از آن خارج نشده است؟ موضع برتری اگر به کار گرفتن امتیاز در دیپلماسی نخورد، قرار است به چه کار بیاید؟ البته به این پرسش تنها یک دسته جواب روشنی خواهند داد؛ آنهایی که بدون ترس و واهمه میگویند: «ما قصد داریم این شرایط برتری را ادامه دهیم تا به یک جنگ فراگیر وارد شده و کار را یکسره کنیم». آیا در میان جریان رادیکال، کسی هست که بتواند به این صراحت دست به چنین اعترافی بزند؟
روزنامه هممیهن نیز همین خط خبری را پیش برده و در گفتگو با سیدمحمد صدر اجرای برجام و FATF اولویت نظام را اولویت اصلی کشور خواهنده است؛ در بخشی از این گفتگو آمده است:
در عین حال دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی باید تمام تلاش خود را به کار گیرد که قضایای مسکوت و معطلمانده از گذشته مانند برجام و FATF را نیز حل و فصل کند، چراکه تا این قضایای دیپلماتیک حلوفصل نشود، ما از تحریمها و مشکلات اقتصادی شدید ناشی از آن رنج خواهیم برد.
الان آمریکا در شرایط خاصی قرار دارد. در شش ماه گذشته هم مشخص شد که آمریکاییها به دنبال مشارکت در جنگ یا گسترش بحران در منطقه نیستند و تا این حد مشخص شدهاست که سیاست آمریکا این است که جنگ غزه در سراسر خاورمیانه گسترش پیدا نکند، پای کشورهای دیگر به آن کشیدهنشود و آمریکا درگیر یک منازعه جدید در منطقه نشود.
انتشار این دست اخبار از سوی محافل خبری نزدیک به آمریکاییها(رسانههای فارسی صدای آمریکا در تهران) و تکذیب آن در تریبونهای رسمی نشانه میل بایدن به تشویق تهران به آغاز مذاکراتی است که با دادن مشوقهایی ایران را در آستانه برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا مهار کند. بهعبارتیدیگر آمریکاییها پس از مشاهده ضرب دست ایران در عملیات وعده صادق به این نتیجه رسیدهاند که افزایش فشار بر ایران کارکرد خود را ازدستداده و تنها گزینه فعال روی میز گفتگو است.
در حال حاضر این سوال مطرح است که این جریان چرا تجربه های گذشته را مدنظر داشته و باور نمی کند که دشمنی امریکا با مذاکره برطرف نمیشود؟ واقعیت آن است که آمریکا دنبال منافع خودش در ایران است. از دیگر سو در شرایطی که عملیات وعده صادق علاوه بر نشان دادن قدرت سخت جمهوری اسلامی و اراده ملت ایران و قدرت نرمی را نیز میان جبهه مقاومت و تمامی مخالفان جبهه استکباری خلق کرده سخن گفتن از ترس برخی کشورهای منطقه از ایران امتداد دادن عملیات روانی صهیونیست بوده و تکرار آن شائبه دار می باشد.